روانشناسی

علت مقاومتهای ذهنی و راهکارهای کاهش آنها

کوچینگ، آگاهی، تفکر، عملکرد

نویسنده: زهره ابراهیمی

مقاومت ذهنی یک واکنش ذهنی و روانی نسبت‌به تغییر و یا محرک های ارسالی به مغز است. این مقاومت نوعی مکانیسم دفاعی ما است که با استفاده از آن در برابر پذیرش یک محرک رسیده به مغز یاتغییر، مخالفت می‌کنیم و مغز در وضعیت دفاعی قرار می گیرد.این محرک می تواند شروع یک پروسه تغییر، یک کلام،یک حس،یک وضعیت محیطی،یک عملکرد و یا ….. باشد.
مقاومتهای ذهنی یکی از بزرگترین موانع برسر راه تغییر، رشد، سازگاری و انعطاف پذیری های ما هستند.
پروسه ی رشد وتغییر از یک کشف شروع می شود، سپس کاووش در باره آن، ما را به یک آگاهی جدید می رساند، آنگاه آگاهی و فکرجدید، همراه با حس و هیجان، عملکرد (رفتار) جدیدی را در ما بروز می دهد وحال این تغییر مسیر جدید در زندگی، سبب رشد و بالندگی ما خواهد شد. اینگونه است که می توانیم آرام آرام، پله به پله، به مرتبه بالاتری از رشد وتکامل دست پیدا کنیم. حال ببینیم مقاومت های ذهنی،در هنگام دریافت محرک ها ویا ایجاد یک تغییر به طور کلی چگونه عمل می کنند؟ آنها اجازه پذیرش و سازگاری مغز با محرک و یا فکر جدید را نمی دهند لذا مسیر رشد در همین جا از سرمنشا، بسته می شود، در حالی که اگر قرار است رشدی اتفاق بیافتد باید قادر باشیم به گونه ای دیگر فکر کنیم زیرا فکرهای قبلی همان زندگی قبلی را برای ما ایجاد می کنند. و حالا یک سوال مهم:
آیا تاکنون از خود پرسیده ایم مقاومت های ذهنی چگونه ایجاد می شوند؟ چگونه مقاومتهای ذهنی را پیدا ،ریشه یابی و برطرف کنیم؟
درواقع مقاومتهای ذهنی همان چهارچوب های ذهنی محدود کننده یا کمک کننده ما هستند که در پروسه تکامل مغز به مرور در طول سالها در ما ایجاد شده اند.
مقاومت های کمک کننده از ما در خطرات محافظت می کنند اما در مقابل، هر فکر،باور یا فیلتر ذهنی که ما را از رسیدن به موفقیت و اهداف عالی باز دارند یک مقاومت ذهنی محدودکننده هستند که نیاز به شناسایی،تغییر و جایگزینی فکر جدید دارند.
یادآوری می کنم مغز دنبال چیزهای راحت ،آسان و آشناست و اصولا چون مسیر تغییر و رسیدن به موفقیت پر از چالش و مانع است سعی دارد در همان وضعیت قبلی بماند در حالیکه اگر گام های تغییر و شکستن مقاومتهای ذهنی را از کوچک به بزرگ انتخاب کنیم آن آشنایی برای مغز اتفاق می افتد و با شما همراه خواهد شد مانند فرزندی که اول می نشیند بعد راه می رود بعد می دود و بعد با تمرینات مکرر قهرمان دو میدانی می شود! در اینجااشاره ای کوتاه، به اینکه برای شناسایی یک مقاومت ذهنی آسیب زا چگونه عمل کنیم؟
می توانیم از خود بپرسیم از ابتدایی که با این فکر، باور،فیلتر ذهنی و …. زندگی کرده ايم چه چیزهای خوبی به ما داده است و چه چیزهای خوبی را از ما گرفته است؟ آنها را در دو ستون مجزا می نویسیم تا به خوبی ببینیم و ارزیابی کنیم. با این کار ریشه های آن فکر متزلزل می شود. حال، فکر جدیدی را انتخاب می کنیم و با حذف فکر قبلی، تکرار، تمرین و زندگی کردن با فکر جدید، آن را جایگزین فکر قبلی خواهیم کرد. مورد قابل توجه دیگر اینکه، چرا گاهی دیگران در برابر عملکرد یا پیام های ما مقاومت ذهنی دارند؟
آیا ریشه مقاومت ذهنی آنها در وجود ماست یا در وجود خودشان؟
من چگونه می توانم در برطرف کردن آن سهیم باشم؟
پاسخ اینکه در هر دوطرف اما سهم ما: یادمان باشد عملکرد ما، کلام آشکار ما، سخن پنهان شده در زبان بدن ما و حتی لحن کلام ما محرکی است که در مذاکرات و ارتباطات به سمت مخاطبین ارسال می گردد. به راستی چقدر در ارسال محرک ها و دریافت پاسخ ها دقت نظر، تعمق و تفکر، غالب منطقی و نه احساسی داشته ایم؟ آیا تا کنون از خود پرسیده ایم، اگر محرک ارسالی ما چگونه باشد، نه تنها مقاومت ایجاد نمی کند بلکه می تواند مقاومت ها را نيز براحتی بشکند؟

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا