کتاب و ادبیات

جادوی اهداف

فصل ششم؛ تفکر به شیوه میلیونرها

تصمیم گرفتم به اندازه کافی درآمد داشته باشم تا مجبور نشوم کاری را ناتمام رها کنم. ویلیام لیر

وقتی که اشتیاق خودمون رو پیدا کنیم و زمینه ای که میخواهیم در آن به موفقیت برسیم را بیابیم، میتونیم بر تحقق برنامه هامون تمرکز کنیم.

بعضی از برنامه ها در عین سادگی بهترین هستن، توماس پیتر در کتاب جستجوی تعالی پارادوکسی از سادگی رو توصیف میکنه و میگه: بسیاری از مدیرهای امروزی که تحصیلکرده های رشته های مدیریت بازرگانی و نظیر اونها هستن بیش از اندازه زیرک هستن ولی افراد باهوش کسانی هستن که همیشه بر اساس آخرین تغییرات مسیر خودشون رو اصلاح میکنن. اونایی که از الگوهای متغیر استفاده میکنن و سیستم های انگیزشی پیچیده ای رو برنامه ریزی میکنن، کسانی که ساختار ماتریکس رو مورد استفاده قرار میدن، کسانی که برنامه های استراتژیک 200 صفحه ای و 500 صفحه ای بازار و در اختیار دارن در واقع فقط در مرحله اولیه توسعه کارشون هستن.

 

نوشته های مشابه

خلاصه فصل ششم و اقدامات

1- یک تکه کاغذ بردارید و درآمدی که میخواهید سال آینده داشته باشید رو بنویسید

بعد از اینکه تموم شد درنظر بگیرید که موقع نوشتن هدفتون اون رو بر اساس تصویر ذهنی که از خودتون دارید ساختید، عددی که روی کاغذ نوشتید 40هزار دلار بود؟ اگر اینطوره این مبلغ همون مقداریه که ارزشش رو دارید و حق کاملا با شماست، ارزش شما دقیقا همون مقداریه که فکر میکنید و زمانیکه بتونید بگید 80 هزار دلار، 200 هزار دلار یا یک میلیون دلار… به همون اندازه برای خودتون ارزش گذاشتید، ارزش شما همون مقداریه که باور دارید با این حال شما دارای یک ناخودآگاه و پتانسیل نامحدود هستید پس لیاقت شما بسیار بیشتر از چیزی هست که در حال حاضر به اون باور دارید.

2- عددی را که چند لحظه پیش یادداشت کردید دوبرابر کنید.

واکنش خودتون رو ارزیابی کنید، اگر در ابتدا 50 هزار دلار نوشتید چرا با 100 هزار دلار شروع نکردید؟ نسبت به این هدف بزرگتر چه احساسی دارید؟ به نظرتون بدست آوردن اون دور ازذهنه؟ فکر میکنید 100 هزار دلار خیلی زیاده؟ خیلی از مردم برخلاف شما فکر میکنند هر سال هزاران نفر در جهان میلیونر میشوند و درآمد سالانه میلیون ها نفر بیش از 100 هزار دلاره ، اونها به اندازه کافی تصور مثبت از خودشون داشتن تا این درآمد رو هدف قرار بدن و برای اون تلاش کنند.

3- برای سال اول خودتون هدفی بیش از حد غیرواقعی تعیین نکنید.

قدم به قدم جلوبرید و برای اون تلاش کنید، اگر هدف های بالایی داشته باشید وبرای اون تلاش کنید، باز هم به نتیجه رضایت بخشی دست پیدا میکنید، اما اگر هدف شما کوچیک باشه و به سختی به اون برسید ناامید میشوید و پیشرفت بسیار کمی خواهید داشت. هدفی تعیین کنید که شما رو ارتقا بده و ناخودآگاه تون رو به چالش بکشه اما اون رو انقدر بالا نبرید که دست نیافتنی به نظر برسه، حتی اگر هدفگذاری تون ملموس و منتطقی باشه مهم ترین مسئله متقاعد کردن ناخودآگاهتونه که شما برای اون آماده اید، اگر آمادگی لازم رو داشته باشید احساس درستی به شما دست میده مثل چالشی که نمیتونید برای اون صبر کنید اونوقت دنیا به شما همون چیزی رو میده که خواستید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا