روانشناسی

چگونه در هر لحظه روحیه عالی خود را مدیریت کنیم

دکتر علیرضا آزمندیان ؛ بنیانگذار تکنولوژی فکر

روحیه خوب و با نشاط که بهترین دستاورد زندگی ایده آل یک انسان است، حاصل دریافت سیگنال های سازنده و روحیه بخش در ضمیر ناخودآگاه می باشد. افسردگی، ناآرامی روح و روان، احساس پوچی و بی هدفی، خودباختگی و گم شدن در دیار زندگی و احساس پریشانی و ناتوانی از عوارض دریافت سیگنال های مخرب توسط ضمیرناخودآگاه است.
در دنیای ماشینی امروز بسیارند کسانی که در افسردگی و اضطراب و ناآرامی روح و روان بسرمی برند و در زندگی رنج می برند و لذا با پناه بردن به قرص های خواب آور و آرام بخش و بعضاً با مواد مخدر زندگی سخت و ملال آوری را برای خود فراهم آورده اند.
اجازه بدهید قبل از اینکه به بحث بسیار زیبای مدیریت و کنترل روحیه بپردازیم، یک تقسیم بندی کلی از انسان های جامعه خود داشته باشیم و خصوصیات روحی و روانی آن ها را مورد مطالعه قراردهیم. در این بحث اصولا انسان ها دو گروه هستند:

ای انسان ها با ذکر خدا دل ها آرام می گیرد، کسی که از خدا روی برگرداند زندگی او سخت می شود.

انسان های نوع 1 :

انسان های نوع 1 کسانی هستند که اصولاً مثبت فکر می کنند، امیدوار هستند، دنیا را زیبا می بینند و دوربین ذهن آن  ها مرتباً روی پدیده های زیبای زندگی تمرکز می کند. مثبت و امیدوارانه سخن می گویند، چهره ای گشاده و متبسم دارند و معتقدند که انسان های خوش شانسی هستند. فکر می کنند که همه چیز برای آن  ها درست انجام می شود. هیچ گاه به موانع و مشکلات زندگی نمی اندیشند و آن ها را برای دیگران تعریف می کنند. خیال پردازی های زیبایی از آینده خود می کنند. اعتماد به نفسی عالی دارند و فکر می کنند که آینده حتماً بهتر از گذشته آنان است. نگاه زیبایی به کرانه های دور زندگی خود دارند. به سلامتی و تندرستی خود می اندیشند. ترسی از آینده ندارند. معمولاَ روحیه ای بسیار شاد و عالی و احساس خوبی از زندگی دارند و از لحظه لحظه های آن لذت می برند. آری چنین انسان هایی را انسان های تکنولوژی فکری یا انسان های نوع 1 می نامیم.

انسان های نوع 2 :

دسته دیگر انسان های نوع 2 هستند که درست برخلاف دسته اول ویژگی های منفی دارند، منفی می نگرند، منفی می اندیشند، ناامیدانه فکر می کنند، مرتباً به نارسائی های زندگی تمرکز می کنند، به خاطرات منفی گذشته نگاه می کنند و خیال  های منفی برای آینده خود تصویر می کنند. چنین انسان هایی معمولاً روحیه ای افسرده و غمگین دارند و در نتیجه چهره ای عبوس و گرفته دارند و به گونه ای از لحظه های زندگی رنج می برند. این نوع انسان ها را ما انسان های نوع 2 می نامیم.

حال سوال این است که چگونه می توان از یک انسان نوع 2 به یک انسان نوع 1 تبدیل شد؟ چگونه می توانیم چنین تحولی را در روحیه خود به وجود آوریم. چگونه می توانیم روحیه خود را به گونه ای مدیریت کنیم که همواره شاد و با نشاط و خوشحال باشیم و از رهگذر این روحیه بتوانیم بهترین ها را با ندیشه های زیبای خود خلق کنیم و چهره زندگی را دگرگون و زیباتر کنیم. قبل از اینکه بطور سیستماتیک و اصولی به این بحث بپردازیم ابتدا کمی بیشتر پدیده روحیه ا مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهیم.

رابطه بین روحیه عالی ، فکر و دستاوردهای انسان در زندگی

مهم ترین عامل تعیین کننده وضعیت شما، روحیه شماست که در هر لحظه چه احساسی دارید روحیه مهم ترین عامل خلق پدیده هاست. انسانی که روحیه ای عالی دارد، زیبا می اندیشد و هنگامی که زیبا بیندیشد به دستاوردی عالی می رسد و در نتیجه روحیه ای عالیتر کسب می کند. مجدداً روحیه بهتر او منجر به اندیشه زیبا تر او می شود و این اندیشه زیباتر، او را به دستاوردی زیباتر می رساند، و آن دستاورد زیباتر مجدداً او را به روحیه ای بسیار بهتر و عالی تر می برد و این رخ و سیکل مثبت آن چنان ادامه می یابدکه انسان احساس می کند چقدر خوشبخت است و چقدر زندگی زیباست. چقدر همه چیز بر وفق مراد اوست و از آنجائی که چنین باوری پیدا می کند اندیشه های حاصل از داشتن چنین باوری، اندیشه های زیبائی است که شادی، نشاط و خوشبختی و سعادت انسان را تضمین می کند. و از آنجائی که هر اندیشه می تواند به عملی و اقدامی و دستاوردی منتهی شود لذا معلوم است که چنین اندیشه های مثبت ناشی از یک روحیه خوب، به دستاوردهای زیبای یک زندگی منجر می شود. انسانی که روحیه ای افسرده و مضطرب دارد، اندیشه های منفی می کند و این اندیشه های منفی و بد برای او پیامدهای ناگواری خواهد داشت و اصولاً از یک انسان افسرده چه انتظاری می رود، بجز اینکه اندیشه های منفی و مخرب در ذهنش تولید کند و آن اندیشه های منفی و مخرب او را به نتایج منفی می رساند و نتایج منفی در او روحیه ای افسرده تر، ایجاد می کند و روحیه افسرده تر فکر منفی تر و مخرب تر تولید می کند و فکر منفی و مخرب تر به نتایج بدتری می رسد و مجدداً روحیه ای افسرده تر تولید می کند و خلاصه انسان در چرخه و سیکلی می افتد که ذلّت و ناتوانی کامل انسان است و پایان این داستان، روحیه ای بسیار خراب و افسردگی کامل و حتی گاهی خودکشی است. با توجه به نقش روحیه در انسان، اولین نگاه تکنولوژی فکر این است که چگونه می توان با استفاده از این تکنولوژی انسان ها را به گونه ای پرورش داد که به طور سیستماتیک اصولاً روحیه ای شاد و با نشاط داشته باشند و در هر لحظه بتوانند روحیه خود را کنترل کنند و شاداب و خوشحال زندگی کنند که هرگز افکار منفی و مخرب در ذهنشان تولید نشود. توجه به موارد زیر و اجرای تکنیک های آن از شما انسانی شاد و با روحیه ای بسیار عالی می سازد.

بدست آوردن آرامش با احساس حضور لحظه  به لحظه در محضر خدای رحمان

انسان اگر جایگاه واقعی خود را در جهان آفرینش درک کند و بداند که خدای رحمان او را به عنوان جانشین خود روی کره زمین چقدر دوست دارد و از رگ گردن به او نزدیک تر است و هرگاه که انسان خدا را بخواند، خداوند پاسخ می دهد و یار و نگهدار وست و او قادر مطلق است که همه آسمان ها و زمین را به تسخیر انسان درآورده، تا آدمی بتواند بطور کامل از مواهب الهی استفاده کند و در تمام لحظه  های زندگی از مقاشقه با او لذّت ببرد. اگر انسان این جایگاه زیبا را در محضر خدای رحمان احساس کند و بداند که خدای رحمان منبع عشق مطلق است و بندگان خود را از سر رأفت و مهربانی دوست دارد و اگر آدمی به او و دریای بیکران محبت و نعمت های او نظرکند، به دنیائی از نشاط و آرامش و شعف و امید می رسد، قطعاً چنین انسانی در نهایت آرامش الهی زندگی می کند و دنیای زیبایی در کنار چنین محبوبی برای خود پدید می آورد. بنابراین باید بدانیم که برای بدست آوردن روحیه و آرامش واقعی، یاد خدای رحمان بهترین آرام بخش و آغوش خدا امن ترین مکان، برای بندگان خوبی که به او توکل می کنند و دلشان با یاد او آرام می گیرد.

هیچ گنجی بی دد و بی دام نیست
جز به خلوتگاه حق آرام نیست

لذا قبل از اینکه در تکنولوژی فکر، تکنیک های ایجاد آرامش و روحیه عالی مطرح شود، ذکر این نکته ضروری است که احساس حضور در محضر خدای رحمان و توکل و ایمان به یاری او در همه عرصه های کار و زندگی، به انسان روحیه ای عالی می دهد. با این همه از آنجایی که انسان اصولاً فراموشکار است، بنابراین لازم است که با استفاده از این تکنولوژی خود را به گونه ای برنامه ریزی کند که همواره و در هر لحظه روحیه ای شاد و عالی داشته باشد. دو اصل بعدی می تواند شما را به فضای روحی و روانی آرام و شاد ببرد.

استفاده از قدرت تمرکز برای کنترل روحیه عالی

انسان قدرتی به نام قدرت تمرکز دارد که از طریق آن می تواند به برنامه ریزی کردن ضمیر ناخودآگاه بپردازد و در خود روحیه ای شاد ایجاد کند. اگر انسان برای مدتی بطور مداوم ذهن و فکر خود را متوجه سوژه های زیبای زندگی خود بکند، به مرور زمان عادت می کند که همواره به زیبائی ها و خاطرات خوب زندگی فکر کند و اصولاً تبدیل به انسان مثبتی شود که نشاط درونی دارد و همواره احساس آرامش و شادمانی می کند.
یکی از بهترین منابع برای چنین سوژه ها، خاطرات خوب زندگی در گذشته و تخیل های قشنگ در آینده است. بنابراین به شما توصیه می شود که حداقل برای مدتی از کلیه خاطرات قشنگ زندگی خود فیلم های سینمای در ذهن خود بسازید و آن ها را در آرشیو ذهن خود بایگانی کنید و بطور روزمره در هر لحظه ای که فرصت یافتید یکی از این فیلم ها را از آرشیو ذهن خود بیرون آورده و با دنیایی از احساس به آن ها نگاه کنید و لذت ببرید.
از آنجایی که هر اندیشه و تخیلی سیگنال ورودی به ضمیرناخودآگاه است و این سیگنال ها پردازش شده و روحیه و باور می سازند بنابراین مکانیزم استفاده از قدرت تمرکز طی مدتی فرد را تبدیل به یک انسان نوع 1 کرده که در هر لحظه روحیه خود را شاد نگه  می دارد و اندیشه های مثبت می کند و باورهای عالی از خود و مظاهر زندگی خود بدست می آورد و در یک کلام به انسان نوع 1 تبدیل می شود.
در استفاده از قدرت تمرکز، فرق مهمی که خاطرات گذشته با تخیل های آینده دارد این است که هنگامی که شما به خاطرات خوب گذشته فکر می کنید سیگنال های مثبت به ضمیرناخودآگاه وارد می کنید و این به شما احساس و روحیه خوبی می دهد. اما وقتی به خیالپردازی های آینده می پردازید در واقع با یک تیر دو نشان می زنید. اولاً روحیه خود را عالی می کنید و ثانیاً هرآنچه را که شما به عنوان تخیل در ذهن خود تجسم می کنید در دنیای واقعیات می توانید خلق کنید و این قدرت انسان است. زیرا هر پدیده ای که انسان در دنیای خود خلق می کند ابتدا در ذهن خود خلق می کند و هر چیز که در ذهن خلق شود می تواند در دنیای واقعیات به وجودآید.

استفاده از قدرت سوال برای کنترل روحیه عالی

مکانیزم دیگری که به صورت تکنیکی برای کنترل روحیه و کسب آرامش و نشاط به انسان کمک می کند استفاده از قدرت سوال است. قبلا راجع به قدرت سوال گفته بودیم که کیفیت زندگی شما را نوع سوالاتی تعیین می کند که شما از خود می کنید.
این بدان معنی است که وقتی شما از خود یک سوال مثبت می کنید، مثلاً: «خدایا چگونه است که من خوشبخت و سعادتمندم؟» این سوال به خودی خود به عنوان یک سیگنال ورودی به ضمیر ناخودآگاه شما وارد می شود و در شما نشاط و روحیه عالی و باوری مثبت نسبت به خود می سازد. ضمناً خاصیت ضمیرناخودآگاه این است که با دریافت هر سوال بلافاصله در تمام کائنات کاوش کرده تا اسباب و شرایط محقق شدن مفهوم آن سوال را در شما پدیدآورد و به عبارت دیگر شرایط یک انسان خوشبخت را برای شما فراهم کند. لذا شما با استفاده از قدرت سوال در واقع با یک تیر دو نشان می زنید. هم روحیه خود را عالی می کنید و هم مفهوم و واقعیت آن سوال را توسط ضمیر ناخودآگاه در دنیای خود خلق می کنید. پس بر شما باد که مرتباً از خود سوالات طلائی مثبت کرده و دنیای خود را زیبا سازید. (کیفیت زندگی شما را نوع سوالاتی تعیین می کند که شما از خودتان می پرسید.)
ادامه این بحث را می توانید در کتاب «تکنولوژی فکر، چگونه راه سعادت را یافتم؛ نویسنده: دکتر علیرضا آزمندیان» بخوانید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا